ژنــــــــرال...

ساخت وبلاگ

من اینجوری نمیتونم یه سدی بین قلب ماست
تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست
من اینجوری نمیتونم تو پای من نمیشینی
تو رو اینقدر بخشیدم بزرگیم رو نمیبینی
همیشه مقصدم بودی کجا با توسفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم
من اینجوری دلم خوش نیست شبمبا ترس هم مرزه
بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه
من اینجوری نمیتونم تو این جایی و من تنهام
دارم میمیرم از بس که نگفتم چی ازت میخوام
همیشه مقصدم بودی کجا با توسفر کردم
چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : ‏ دریا , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 382 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 4:26 PM

هرجای دنیایی دلم اونجاست
من کعبمو دور تو میسازم
من پشت کردم به همه دنیا
تا رو به تو سجاده بندازم
هر روز حسم تازه تر میشه
غرق تو میشم بلکه دریاشم
بیزارم از اینکه تمام عمر
از روی عادت عاشقت باشم
گاهی پرستیدن عبادت نیست
با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت
باید سر از رو مهر برداری
یک عمر هر دردی به من دادی
حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو
زیباترین جای نمازم بود
هرجای دنیایی دلم اونجاست
من کعبمو دور تو میسازم
من پشت کردم به همه دنیا
تا رو به تو سجاده بندازم ...

آپلود سنتر دائمی و همیشگی نیلوبلاگ با ساپورت پسوند های لازم


شبــــــــ و شعر ژنــــــــرال...

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : خدا , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 382 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1391 ساعت: 8:09 PM

من برعکس همه پشت خنده هام غمه
تو برعکس منی شادی و غمگین میزنی
ولی تو فوقش اخرش میگی کلاه رفته سرش
باشه کلاه رفته سرم ولی تورو از رو میبرم
خط و نشون کشیدم که خدایی نکرده دیدم
چشمام دیگه تورو نبینه اره دوری و دوستی همینه
خاطرت هنوز عزیزه ولی از فکری که مریضه
بهتره دوری باشه نه که یه عشق زوری باشه
هموایی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی
دل تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی
کار از کار گذشته دیگه نمیشه به روم نیارم
با بد و خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم
تو برعکس منی زیر حرفهات میزنی
من به موقعش یه کمی اره فوقش یه کمی
یه کمی کلاه رفته سرم وقتی بودی دور و برم
یکمی کلاه رفته سرم ولی تورو ازرو میبرم
تو انگار تو نبردی ببین چه گرد و خاکی کردی
عشق تو عین درد اخ الهی برنگرده
حسی بهم نداشتی روز و شب واسم نذاشتی
تو ظاهر عشق و دوستی ولی دروغ های زیر پوستی

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : هوایی , شدی , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 328 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 1:38 AM

حرفامو میشنوی از لا به لای شعر اینجوری بهتره
اما بدون هنوز شبهام بدون عکس محاله بگذره
بودی کنار من اما چه سوت و کور من بودم وخودم
با این همه ولی از گوشه گیریات خسته نمیشدم
تو با خودم که هیچ با سایه ی منم حرفی نمیزدی
با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی
با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی
خوش اومدی...
از چی برات بگم وقتی نگفتنا با من اجین شده
حس میکنم دلم غمگین ترین دله روی زمین شده
روزا که میگذرن اما محاله که حسم عوض بشه
اخه هر شب یه ذره شعر روح خرابمو سمت تو میکشه
اخه هر شب یه ذره شعر روح خرابمو سمت تو میکشه
سمت تو میکشه ....
امشب قراره که باخاطرات تو بازم بشینمو..باز دردودل کنم
باکاغذای شعر..صبحو ببینمو غرق خودم بشم
باقطره های اشــــــــــــک.. رو کاغذای خیس..
این بیت اخره...
اما همیشه شعر پایان قصه نیست
پایان قصه نیست
پایان قصه نیست
پایان قصه نیست
پایان قصه نیست!

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : پایان , قصه , نیست , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 377 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 1:33 AM

تو که میدونی همه ی عمرو اونجا گذاشتم و رفتم
تو که میدونی بجز آغوش تو جایی نداشتم و رفتم
اگه رفتمو تو سراغمو نمیگیری هنوزم که هنوزه
اگه به جز خودم کسی نیست که دلش برای من بسوزه
نه نمیدونی آخه همه ی غمامو به تو نگفتم
نه نمیدونی آخه نخواستم از چشم تو بیافتم
نه نمیگفتم آخه تحمل غمه منو نداری
نه نمیگفتم آخه میترسیدم بری تنهام بذاری
بگو فهمیدی وقتی میرفتم نگرون خودم نبودم
غمه آیندت بدجور نشسته بود توی همه ی وجودم
اگه تصویری که ازم توی ذهنت بودو و خرابش کرد به خاطر خودت
دیگه ازم نخوا که پیشت برگردم نه نمیدونی آخه همه ی غمامو به تو نگفتم
نه نمیدونی آخه نخواستم از چشم تو بیافتم نه نمیگفتم
آخه تحمل غمه منو نداری نه نمیگفتم
آخه میترسیدم بری تنهام بذاری

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : تو , که , میدونی , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 293 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 1:25 AM

همون لحظه همون موقع با اون احوال خیلی بد
درست وقتی که میرفتی دلم شور تو رو میزد
.همون وقت تو رو داشتم . یهو از دست میدادم
. از اون شب به خودم هرشب چقدر لعنت فرستادم
چه کاری بود که من کردم تو رو سوزوندم از ریشه
این اتیش همون روزه که دامن گیر من میشه
رفتی که تنها بمونم با خودم هیزم اتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم . عاقبت باید که تنها میشدم
رفتی که تنها نمونم با خودم هیزم اتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم عاقبت باید تنها میشدم
توی این خونه ی متروک دلم جون میده میمیره
شب هآش هم بی ستاره است غروب اش که نفس گیره
به تو بد کردم و الان ببین عاقبتم اینه
که تنها با دل تنگ ام دیگه ساکت نمیشینه
به تو بد کردم و الان ببین عاقبت ام اینه
که تنها و دل تنگ ام دیگه ساکت نمیشینه
به تو بد کردم اون روزا که عشق ات رو نفهمیدم
که هر کاری باهات کردم دارم تاوان اش رو میدم
رفتی که تنها بمونم با خودم هیزم اتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم عاقبت باید تنها میشدم
رفتی که تنها بمونم با خودم هیزم اتیش تنهایی شدم
باعث اون همه تنهایی منم عاقبت ..

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : تنهایی , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 315 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 1:19 AM

هوس کردم بازم امشب زیر بارون و تو خیابون
به یادت اشک بریزم طبق معمول همیشه
آخه وقتی بارون میاد،رو صورت یه عاشق مثل من
حتی فرق اشک و بارون دیگه معلوم نمیشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره
نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریه م نمیتونه رو تو تاثیر بزاره؟
آره بخند بخند که حالم خنده داره
آره بخند بخند که حالم خنده داره
این عشق یک طرفه من رو کشونده تو خیابونا
نمیخوام توی این خلوت کسی دور و برم باشه
نه پلکام روی هم میرن،،نه دست میکشم از گریه
نه میخوام بند بیاد بارون،نه چتری رو سرم باشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره
نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره
آره بخند ، بخند که حالم خنده داره
نه پلکام روی هم میرن،، نه دست میکشم از گریه
نه میخوام بند بیاد بارون،، نه چتری رو سرم باشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره
نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره؟
آره بخند بخند که حالم خنده داره

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : بخند , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 302 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 1:13 AM

گذشتن از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته
تو رویام تو رو می بینم یه رویای پر از غصه
با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم
خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم
تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غم و سختی
منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختی
گذشتن از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته
تو رویام تو رو می بینم یه رویای پر از غصه
با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم
خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم
تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غم و سختی
منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختی
کی توی قلبت جای من اومد اسممو از تو خاطر تو برد
کی بوده انقدر انقده راحت باعثش بود که خاطراتمون مرد
چی شده حالا که از این دنیا زندگی رو بدون من می خوای
چه جوری میشه چه جوری می تونی می تونی با خودت کنار بیای
یه جوری ریشه هام خشکید که انگار کار پاییزه
خزونه رفتنت انگار داره برگاشو میریزه
یه جوری گریه می کردم که بارون بینشون گم بود
کاش این رویا از آغازش فقط خوابو توهم بود
یه جوری گریه می کردم که بارون بینشون گم بود
کاش این رویا از آغازش فقط خوابو توهم بود
کی توی قلبت جای من اومد اسممو از تو خاطر تو برد
کی بوده انقدر انقده راحت باعثش بود که خاطراتمون مرد
چی شده حالا که از این دنیا زندگی رو بدون من می خوای
چه جوری میشه چه جوری می تونیمی تونی با خودت کنار بیای

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : جای , من , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 320 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 1:01 AM

غماتو بذار از کنارم برو سارسر غروب و غم و غربتم
تلاش تو بی فایده ست قبل تو زمونه به زانو درآوردتم
تو محتاج یک لحظه آرامشی دیگه خستگی هاتو حاشا نکن
می خوام عمر این لحظه ها کم نشه برو این غروبو تماشا نکن
نمی ذارم از بودنم خسته شی بیا این تو این جاده پاشو برو
اگه ریشه هام پیر و کهنه ست ولی نمی ذارم از هم بپاشه تورو .
نمی ذارم از هم بپاشه تو رو
نذار این زمونه شکستت بده نمیخوام که تسلیم تقدیر شی
من و مرگ من سرنوشت منه نمیخوام که پای دلم پیر شی
یه جور از کنارم برو تا بگن بگن یارت از سنگه و دل نداشت
تشکر نکن بابت رفتنت برو این فداکاری قابل نداشت
نمی ذارم از بودنم خسته شی بیا این تو این جاده پاشو برو
اگه ریشه هام پیر و کهنه ست ولی نمی ذارم از هم بپاشه تو رو
نمی ذارم از هم بپاشه تو رو

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : غروب , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 298 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 0:54 AM

به کجای آسمون خیره شدی که غرورت داره کورت می کنه
این که آینده تو می بینی همش ازگذشته ت داره دورت می کنه
اینکه یادت بره کی بودی قدیم ممکنه هر کسیو پس بزنه
یه حباب گنده می ترسه همش نکنه کسی بهش دست بزنه
یادته آرزو می کردی یه روز تو خیابون آدما بشناسنت
چه دری به تخته خورده که الان عینک دودی زدی نشناسنت
اون کلاه لبه دار گنده رو می کشی روی سرت نشناسنت
نشناسنت نشناسنت
ترست از اینه بفهمن که همش یه نمایش واسه دیده شدنه
یه ستاره ست که به خاطر غرور تا فراموش میشه سوسو می زنه
بیا فک کن که چرا چی شد الان ؟ تو رو هر جا که میری می شناسنو
از اضافه ی دلایی که شکست فرش قرمز زیر پات می ندازنو
تو که این مسیر سختو اومدی که هنوزم خستگیش تو تنته
هر چی گفتم با تموم تلخیاش یه تلنگر واسه ی بودنته
یادته آرزو می کردی یه روز تو خیابون آدما بشناسنت
چه دری به تخته خورده که الان عینک دودی زدی نشناسنت
اون کلاه لبه دار گنده رو می کشی روی سرت نشناسنت
نشناسنت نشناسنت

ژنــــــــرال......
ما را در سایت ژنــــــــرال... دنبال می کنید

برچسب : حباب , متن , ترانه , نویسنده : حمیدشیخ حسینی hamid2007 بازدید : 326 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 0:48 AM